Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از گاردین، اشباح و ارواح خبیث همیشه در میان طرفداران فیلم‌های ترسناک محبوبیت زیادی داشته‌اند، اما کدام از همه ترسناک‌تر است؟ روح کودک بی‌گناهی که برای انتقام بازگشته است، پیش‌خدمت یک هتل متروک که قهرمان داستان را به مرگ می‌خواند، یا شبح دخترکی با موی پریشان که از چاهی بیرون می‌آید و از تلویزیون وارد خانه می‌شود؟ 

۲۰.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
فردی کروگر در فیلم یک کابوس در الم‌استریت (A Nightmare on Elm Street ۱۹۸۴)

دنباله‌های این فیلم شاید شخصیت ترسناک آن را به احمقی دوست‌داشتنی تبدیل کرده باشد، اما در نسخه‌ای که وس کریون ساخت، روحی که با دست‌کشی پر از تیغ با پیراهنی راه‌راه در کابوس نوجوانان خیابان الم ظاهر می‌شد و آن‌ها را به قتل می‌رساند، حقیقتا شبحی ترسناک بود.

۱۹. دنیل روبیتیل در کندی‌من (۱۹۹۲ Candyman)

با ساخت دوباره کندی ‌من Candyman توسط نیا داکوستا در حالی که در بحران ویروس کرونا گیر افتاده‌ایم، ارزشش را دارد که دوباره اقتباس برنارد رز از داستان کوتاه کلایو بارکر را تماشا کنیم. یا اگر جراتش را داریم، توی آینه نگاه کنیم و ۵ بار بگوییم کندی من، تا روح مرد سیاهپوستی که به جای یک دستش یک قلاب دارد و سال‌ها قبل توسط نژادپرست‌ها لینچ شده است، احضار کنیم. 

۱۸. امریک بلاسکو در افسانه خانه جهنمی (۱۹۷۳ The Legend of Hell House)

تصویری که  جان هاف از داستان خانه تسخیرشده ریچارد متسون به شیوه‌ای نه چندان موفق ارائه داده است، شبحی انتقام‌جو دارد که عده زیادی را دیوانه کرده یا کشته است. 

۱۷. میتسوکو کاوایی در آب تیره  (Dark Water ۲۰۰۲)

لکه رطوبت روی سقف، احتمالا ترسناکتر از شبح دختر بچه زردپوش است، به خصوص وقتی برای اولین بار داستان شبح شدن دختربچه را می‌فهمید. با این‌حال یک پیش‌داستان غم‌انگیز دلیل موجهی برای خفه کردن بچه‌های زنده در وان حمام نیست.

۱۶. دلبرت گریدی در درخشش (The Shining ۱۹۸۰)

در ۴۰ سالگی این فیلم، آیا موفق شده‌ایم معنای آن را به تمامی درک کنیم؟ در میان اشباح این فیلم رقابت تنگاتنگی بین زن اتاق ۲۳۷ هتل اورلوک و دوقلوهای ترسناک وجود دارد، اما آن‌جایی که لحن سرایدار سابق در دستشویی مردانه هنگام کمک به پاک کردن لکه روی لباس جک به لحنی نژادپرستانه و بی‌رحمانه بدل می‌شود، لقب ترسناکترین را به او می‌دهد. 

۱۵. یونه و شیگه در کورونکو (گربه‌ سیاه در بیشه‌ بامبو)  (Kuroneko ۱۹۶۸)

ارواح یک زن و عروسش که توسط سامورایی‌های غارتگر کشته شده‌اند،‌ بازمی‌گردند و با پاره کردن گلوی جنگجویانی که تصادفی انتخاب می‌کنند، انتقام می‌گیرند. هرچند احساس همدردی با این دو روح انتقامجو سخت نیست، اما تصویر ترسناک جنگل‌های بامبو و اشباح وحشی با روایتی به شیوه داستان‌های شیاطین گربه‌ای ژاپن، آن‌ها را به اندازه کافی ترسناک می‌کند. چیزی که هیچ‌کس دیگری به زیبایی ژاپنی‌ها آن را به تصویر نمی‌کشد. 

۱۴. توماس در فیلم یتیم‌خانه (The Orphanage ۲۰۰۷)

از بازی قایم باشک در یک یتیم‌خانه بزرگ و قدیمی خودداری کنید، به خصوص وقتی پسربچه ۷ ساله شما می‌گوید که با پسر کوچولویی که سرش را با گونی پوشانده، دوست شده است. سازنده اسپانیایی این فیلم، داستان ترس و وحشت را با اندوه و حسرت تلفیق می‌کند و پایانی غم‌انگیز برای آن می‌سازد. 

۱۳. مری مردیث در ناخوانده (The Uninvited ۱۹۴۴)

عمارتی قدیمی به شکل مشکوکی با قیمت بسیار پایین‌تر از ارزشش به فروش گذاشته شده است. در این خانه شب‌ها صدای گریه می‌آید و گاه به گاه شبحی معلق بالای پله‌ها ظاهر می‌شود. 

۱۲. خانم میلز و آقای تاتل در دیگران (The Others ۲۰۰۱)

در این فیلم که روایتی از خانه‌ای تسخیر شده است، بازی خوب و ظریفی از فیونولا فلانگان و اریک سایکس در نقش دو خدمتکار می‌بینیم که چیزهایی بیشتر از آنچه به زبان می‌آورند، درباره رفتارهای عجیب مادر و سرنوشت بچه‌ها می‌دانند. 

۱۱. سانتی در ستون فقرات شیطان (The Devil’s Backbone ۲۰۰۱)

آشپزخانه یتیم‌خانه توسط روح پسربچه‌ای که زخمی عمودی روی صورت دارد، تسخیر شده است. تنها به این دلیل که او سرگذشتی غم‌انگیز دارد (هرچند که انتقامش را می‌گیرد) موجب نمی‌شود که فیلم گی‌یرمو دلتورو در حال و هوای جنگ داخلی اسپانیا، شما را نترساند. 

۱۰. دختر زیر سینک ظرفشویی در فیلم داستان دو خواهر (A Tale of Two Sisters ۲۰۰۳)

آیا روح مادر می‌تواند از دختر نوجوان و خواهر کوچکترش در برابر نامادری شیطانی محافظت کنند؟ شاید تصور کنید که فیلم را حدس زده‌اید، اما چرخش داستان در این روایت از داستان عامیانه کره‌ای، غافلگیرتان خواهد کرد. صبر کنید، زیر سینک ظرفشویی چه خبر است؟

۹. ملیسا گرپس در فیلم (Kill, Baby … Kill ۱۹۶۶)

دوقلوهای گریدی از فیلم درخشش را فراموش کنید، ترسناکترین شبح کوچک دختری است با موهای بلند بلوند (که در واقع نقشش توسط یک پسربچه بازی می‌شود) که مدام از پشت پنجره به دیگران نگاه می‌کند.

۸. توشیو در فیلم کینه (The Grudge ۲۰۰۴)

ردیابی تمام بازسازی‌های فیلم‌های کینه دشوار است، اما نسخه‌ای که تاکاشی شیمیزو ساخته شاید از نسخه اصلیش ترسناکتر است. فیلم داستان منسجمی ندارد و روایت‌هایی اپیزودیک از کسانی است که گرفتار نفرین زنی با موهای سیاه بلند می‌شوند و پسربچه‌ای با چشمان درشت سیاه که صدای گربه درمی‌آورد. 

۷. مرد داخل آسانسور در فیلم چشم (The Eye ۲۰۰۲)

در فیلم هنگ‌کنگی-سنگاپوری برادران وانگ، نکته منفی عمل قرنیه چشم برای ویولونیست این است که باعث می‌شود اشباح ترسناک را ببیند و در این بین شاید هیچ‌کس ترسناکتر از مرد داخل آسانسور نیست. بعد از دید این فیلم شاید ترجیح دهید به جای استفاده از آسانسور، از راه‌پله رفت و آمد کنید.

۶. ساداکو در فیلم حلقه (Ring ۱۹۹۸)

در حالی که فکر می‌کنید همه چیز تمام شده، ممکن است ساداکو با موهای بلند و ناخن‌های ترسناکش از صفحه تلویزیون به داخل اتاق نشیمن بخزد و همه را بترساند و بکشد. حقیقتا اگر شبحی به آرایشگر و مانیکور نیاز داشته باشد، همین ساداکو است. 

۵. پیرزن در فیلم شنبه سیاه  (Black Sabbath ۱۹۶۳)

ماریو باوا مطمئنا بلد بود چطور اعصاب بیننده را به هم بریزد. در بخش آخر این آنتولوژی ترسناک، پرستار جوانی انگشتری را از زنی مرده می‌دزدد، و زن برای پس گرفتن انگشتر برمی‌گردد. 

۴. شبح زن در فیلم پالس (Pulse ۲۰۰۱) 

کیوشی کوروساوا روایتی جدید از یک داستان ترسناک در عصر کامپیوتر ارائه می‌دهد؛ داستانی درباره ناپدید شدن به شکلی رازآلود در یک مجموعه دانشگاهی. این احتمالا استعاره‌ای است از گم‌گشتگی در دنیای مدرن، اما نگذارید این مسئله جلوی ترسیدن شما از صحنه‌های رعب‌آور را بگیرد. 

۳. جنت گاس در فیلم بانوی سیاهپوش (The Woman in Black ۱۹۸۹)

برای اینکه تا مغز استخوان بترسید، نسخه‌ای که با بازی دنیل ردکلیف از کتاب سوزان هیل ساخته شده، فراموش کنید و به سراغ فیلم تلویزیونیش بروید که در سال ۱۹۸۹ ساخته شده است. 

۲. ابیگل کرین در فیلم (The Haunting ۱۹۶۳)

این نسخه اولیه اقتباس از داستان شرلی جکسون است. شاید در این فیلم رابرت وایز، ارواح وارثان مرده خانه قدیمی باشند که ساکنان جدید را آزار می‌دهند و شاید هم نیروی مرموز و بدطینت خود خانه است. هرگز ترس‌های کوچک و ابتدایی از شنیدن صداهای غیرقابل توجیه در خانه را دست کم نگیرید، یا اینکه کسی که کنارتان نشسته و دستش را گرفته‌اید، در واقع در سوی دیگر اتاق نشسته است.

۱. پیتر کوئینت و دوشیزه جسل در فیلم بی‌گناهان (The Innocents ۱۹۶۱)

آیا شبح پشت پنجره یا روح سرگردان کنار دریاچه واقعا وجود دارند؟ این فیلم اقتباس خوبی از داستان گردش پیچ هنری جیمز است و گویی تصاویر سیاه و سفید آن را جوری پشت هم چیده‌اند که به آرامی مو بر تن تماشاگر راست کند. 

کد خبر 561491 برچسب‌ها سینمای جهان سینما - فیلم خارجی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: سینمای جهان سینما فیلم خارجی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۸۳۹۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟

   عصر ایران؛ رضا صائمی- نمی‌توان دل‌بستۀ هنر و ادبیات ایران‌زمین بود و به تماشای فیلم «مست عشق» وسوسه نشد. قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آن‌قدر حیرت‌انگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن می‌تواند هر علاقه‌مند به عرفان را به سالن‌های سینما بکشاند.

   با این حال وقتی به تماشای فیلم به سینمای آزادی رفته بودم، از پچ‌پچ و واکنش‌های برخی از تماشاگران اطرافم دریافتم گویی برخی بیشتر برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای به تماشای فیلم آمده بودند و با دیدن آنان بر پرده سینما یا کنار بازیگران ایرانی فیلم به وجد آمده و درباره حضور آنها در فلان سریال ترکی حرف می‌زدند.

    البته یکی از عناصر و عوامل مهم جذب مخاطب و رونق گیشه و فروش هر فیلم، حضور ستارگان سینمایی و بازیگران محبوب در آن اثر است. چنان‌که برای بسیاری از مخاطبان حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در این فیلم و هم‌بازی شدن آنها یکی از انگیزه‌های مهم تماشای فیلم است و این فی‌الذات چیز بدی نیست و البته حضور یک ستاره سینمایی خارجی هم می‌تواند به همین اندازه جاذبه داشته باشد اما اینکه برخی از تماشاگران ایرانی تنها به حضور بازیگران ترکیه‌ای در فیلم بیش از قصه آن توجه کنند عجیب است.  آن هم قصۀ دو تن از مفاخر و مشاهیر ایرانی که حیرت‌انگیزترین شخصیت‌ها در تاریخ و ادبیات کهن فارسی‌اند.

   به گمانم آنچه در فیلم «مست عشق» بیش از بازیگران آن چه ترکیه‌ای و چه ایرانی مهم است خود شخصیت‌های اصلی قصه‌اند یعنی شمش و مولانا. شخصیت‌هایی که دراماتیک و سینمایی نیستند بلکه واقعی‌اند. شخصیت‌هایی که باید قدر ببینند و بر صدر نشینند.

  اساسا فیلمی از جنس «مست عشق» ساخته شد تا دو تن از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخ ادبیات ما به مردم معرفی شود. شخصیتی که آوازه‌شان جهانی شده و در وطن خودمان کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. این‌که حضور بازیگران ترکیه‌ای و حتی ایرانی تنها انگیزه تماشای «مست عشق» باشد ضد فیلم است.

    فیلمی که از زبان شمس و مولانا بر خودشناسی تاکید می‌ورزد تا بتوان از ظواهر دنیوی عبور کرد و به درک باطن جهان و جان خویش رسید. البته فیلم این ظرفیت ذائقه‌پذیری را در خود دارد و تماشای با‌بصیرت آن می‌تواند به تماشاگر کمک کند تا از ظاهر پرستی عبور کند.

   با این همه چنان که اشاره شد این واقعیت غیر قابل انکار است که کثیری از تماشاگران ایرانی به شوق تماشای بازیگران ترکیه‌ای به دیدن «مست عشق» می‌روند و این در حالی است که  «بنسو سورال» یکی از بازیگران ترکیه‌ای این فیلم گفته است حضور در این فیلم و حسن فتحی او را متحول کرده و بعد از این در هر نقشی بازی نمی‌کند.

   ضمن اینکه از حیث بازیگری، بازیگران ما در سطح بالاتری قرار دارند و تماشایی‌ترند. گرچه مهم‌ترین مولفه و عنصر جذابیت و تماشایی بودن «مست عشق» نه بازیگران آن که دو شخصیت اصلی و واقعی آن یعنی شمس و مولاناست.

     هیچ مایه و سرمایه ای برای تبلیغ«مست عشق» به اندازه خود این شخصیت نیست و کاش هر فیلمی را به تناسب جایگاه سوژه‌اش به تماشا بنشینیم نه چیدمان و ترکیب بازیگرانش. نمایش تصویری قصه شمس و مولانا کافی است تا از تماشای «مست عشق» سرمست شویم.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست

دیگر خبرها

  • زرنگ‌بازیِ سعید آقاخانی در نون‌خ ۵ که شاید متوجهش نشده‌اید
  • پیام ترسناک هالند: آماده حمله هستم!
  • چرا ژاپنی‌ها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
  • (ویدئو) حضور ترسناک یک کورکودیل در حیاط یک خانه‌!
  • ببینید | حضور ترسناک یک کورکودیل در حیاط یک خانه‌!
  • ببینید | حضور ترسناک یک کورکودیل در حیات یک خانه‌!
  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • دومین برنامه‌ سینماتک خانه سینما به مستندخوانی اختصاص یافت 
  • بهترین فیلم های وسترن با بازی «لی ون کلیف»؛ از Beyond the Law تا The Grand Duel
  • برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟